Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر روز ۱۴ دی ماه و یک روز بعد از حادثه تروریستی در مسیر منتهی به گلزارشهدای کرمان که تدابیر شدید امنیتی ورود به گلزار در حال اجراست و گیت انسانی را در ورودی از سمت زیر گذر گنبد ایجاد کرده‌اند.

از گیت که رد می شوم، محل حادثه دیروز جلوی رویم است و مردم زیادی هنوز اینجا ایستاده و در حال شعار دادن بر ضد اسراییل و امریکاهستند، اغلب چشم‌ها اشک آلود است ، هنوز رد خون خشکیده روی آسفالت است و میترسم قدم ازقدم بردارم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تصمیم دارم با موکب داران این نزدیک گفتگو کنم، موکب شهدای حمیدیه موکب شهدای اصناف که اکنون خالی است و موکب شهدای تامین اجتماعی هم همگی سیاه پوشیده اند.

 

چند مرد جوان در حال گفتگو باهم هستند سلام و معرفی می کنم وقتی می فهمند برای بازگویی آنچه دیروز رخ داده اینجا هستم همه سکوت می کنند شاهد اصلی ماجرا میگوید حالم بد می شود حرف بزنم و موکب شهدای تامین اجتماعی را نشان می دهد درهمین لحظه خانم جوانی از روبرو می آید و پشت سرم صدای یکی از مردان ناراحت می آید که میگوید این خانم پرستار دیروز در صحنه بوده است.

خانم پرستار زرندی می گوید:صدای بمب که آمد دخترم گفت مامان بمب گذاشتند گفتم نترس چیزی نیست ولی خودم را سریع به محل حادثه آن سوی خیابان رساندم و چیزی که دیدم باور نکردم، پاره پاره شدن بدن مردم عادی، تند و تند نبض می گرفتم تا افرادی که زنده هستند به محض حضور آمبولانس ها به بیمارستان منتقل شوند در همین حین بودم که صدای انفجار دوم آمد پرسیدم کجاست گفتند خبرداده‌اند نزدیک خروجی مسجد از سمت آتش نشانی و با این جا فاصله دارد.

بعد ادامه می دهد می خواستم برای کمک بروم اما گفتند مشکل امنیتی است نباید بروید.

یکی از افراد حاضر محل حادثه را  نشانم می دهد وبا تمام انرژی‌اش که ته کشیده ،میگوید: داشتیم تو آشپزخانه غذا میپختیم چون منع کرده بودند که پذیرایی کنیم ناگهان صدایی شبیه انفجار کپسول اما در حجمی وسیع تر شنیدم دوان دوان آمدم بیرون دیدم دود سفید رنگ در آسمان و صدای ناله و فریاد دلخراشی که گوش آسمان را کر می‌کرد.

زخمی شده‌ها می خواستند فرار کنند و چندین نفرهم توی جدول افتاده بودند.

با زجه فریاد می‌زند: زن وبچه مردم را تو خاک وخون دیدم و مانند ابر بهار اشک می‌ریزد.

حالا من ماندم و قدم‌هایی که می ترسم روی خون‌های خشک شده بگذارم...

اینجا در میان درختان جنگل سگ پلیس و چند لباس شخصی در حال تجسس هستند و بقایای شیشه خرد شده و سوخته یک خودرو را می بینم.

به سمت موکب داران می‌روم تا از آنها درباره آنچه رخ داده سوال کنم اما چندنفری امتناع می‌کنند و اغلب شان باور نمیکنند مراسم سالگرد شهید سلیمانی دچار حادثه شود.

تعدادی موکب ها هنوز منتظرند که چوب و وسایل آتش برسد وعده ای هم درسکوت به مسیر انفجار دیروز زل زده اند.

درباره دیروز می‌پرسم و آقایی که به محل حادثه زل زده می‌گوید: خودم رفتم بالای سر شهدا رفتم و جنازه ها را جمع کردم و کمک کردم دوباره با بغض می‌گوید جنازه بچه هامون  و جمع کردم، شیفت حسن وحسین محمد آبادی تمام شده بود و تازه از ما خداحافظی کرده بودند که صدای مهیبی بلند شد.

دویدم و وقتی به صحنه رسیدم دیدم مردم این طرف و آن طرف افتاده اند، حسن وحسین هم افتاده بودند، می زند زیر گریه و  حالش بد می شود بقیه هم موکبی ها می آیند یکی شان توضیح می‌دهد چون استقبال برای حضور در موکب امسال زیاد بود از هر روستا یکی دونفر را فراخواندیم و قرارشد هر روز دونفر بیایند و اشاره می‌کند به مرد اولی و می‌گوید سرگروه حسن وحسین محمدآبادی بود.

موکب بعدی مربوط به کارهای فرهنگی است چندسری کتاب زندگی شهدا از سری کتابهای کنگره سرداران شهید کرمان و سیستان وبلوچستان که بانی برگزاری‌اش حاج قاسم بوده را روی میز گذاشته‌اند.

آقای عزیزی معلم دینی پسرهاست که درحال تا زدن بنر و فرماندهی میدان است، واکسی‌ها را راه می‌اندازد و پیکسل‌ها را تحویل می‌دهد و اصلا حاضر به گفتگو نیست و خود را خادم آن بچه‌ها می‌داند.

درهمین حین دو پسر دبیرستانی می‌رسند یکی شان را نشانم می دهد و می‌خواهد ازبچه ها درباره دیروز بپرسم.

یکی ازآن‌ها گفت: صدای انفجار که آمد دیدیم جمعیت دارند هجوم می آورند و ممکن است تعداد بیشتری آسیب ببینند، رنجیره انسانی تشکیل دادیم و مانع هجوم مردم شدیم و آنان را برای فرار به سمت دو طرف خیابان که جنگل هست تشویق کردیم که مسیر سالم تری بود و درصورت خطر می توانستند به درختان پناه ببرند و جمعیت فشرده هم کمتر شد.
می پرسم این حرکت ایده چه کسی بود می گوید آقای عزیزی گفت.

واکسش را می گیرد و سریع می رود تا به کارش برسد باتمام عشق، یکی پسرها می‌گوید دوستم مادرش قسم داده و گفته جون حاج قاسم بذار من امروز برم گلزار و به سختی اجازه گرفته و انگار نه انگار که حضور در این شرایط در بیرون از خانه شاید مشکل ساز باشد.

آقای عزیزی می گوید من جلوی این بچه ها دیروز کم آوردم وقتی حادثه اتفاق افتاد من گفتم باید بروید خانه اما بچه‌ها گفتند این‌هایی که این حادثه را ایجاد کردند از خدایشان هست ماصحنه را ترک کنیم اما ما جایی نمی رویم.

حرکت بعدی آنها که کمی دور از واقعیت است دستکش پوشیدن و پیدا کردن قطعات کوچک تر بدنها که دراثرموج شدید انفجار بود. 

دو عکس را نشان می دهد که در یکی از آنها از چوب بدنه درخت و لابلای علف های خشک پاره های بدن را جمع کرده‌اند. 

با حالی بدتر از قبل حرکت می‌کنم مردم در حال تردد هستند چشم‌ها پراشک و در همین حین موکب داران از چای و دمنوش ها به مردم تعارف می‌کنند یاد اربعین و التماس زوار عراقی می افتم!

یکی بچه های آتش نشانی را می بینم از او می خواهم دیده هایش درباره حادثه دیروز را بگوید.

میگوید دیروز همینجا نشسته بودم که ناگهان از مسیر نزدیک زیرگذر صدای مهیبی شنیدم خوب چون ما روزانه با حوادث زیادی سرکار داریم نوع صدا برای من خبر خوبی نداشت، دوان دوان با دیگر بچه های آتش نشانی راهی نقطه حادثه شدیم و اولین چیزی دیدم دود سفید رنگ قارچ مانندی که لحظه اولیه انفجار دیده شد.

در چنین شرایطی با کمک بچه‌های هلال احمر و انتظامی زنجیره انسانی تشکیل دادیم تا ازدحام جمعیت به آنچه ما از جسدهای پاره پاره که در هر گوشه و کناری پراکنده بود، می‌دیدیم نرسند.

می پرسم شما که کارشناس انواع حوادث هستی نظرت درباره نوع عملیات چیه؟ میگوید مطمئن هستم انتحاری بود نوع پرتاب ساچمه های موجود در مواد منفجره خاص بود و برای کشتار انسانی طراحی شده بود.

همین گونه که درمسیر به حرکتم و تماشای مردم عاشق کشورم ادامه می دهم غرفه یمنی‌ها را می بینم پسرجوانی که سال قبل نیز او را دیده ام در حال گفتگو با چند مردجوان است.

عزالدین شریفی رشته مستندسازی دانشگاه تهران درس می خواند و فارسی صحبت کردنش روان تر ازسال قبل شده است.

می پرسم شما یمنی‌ها زیادی خوشبین نیستید؟ می خندد و می‌گوید ما پیرو حاج قاسم و رهبر انقلاب هستیم، این حرکت های کوردلانه راه به جایی نمی برد اتفاقا به زودی متوجه اشتباه بزرگ شان می شوند.
می‌گوید ما اینجا آمدیم تا برای مردم توضیح دهیم تنها راه نجات از دست دشمنان پاپس نکشیدن است.

خنجر یمانی اش از میان کمری ش دیده می شود.

همین گونه که قدم میزنم و از موکب انصارالله یمن دور می‌شوم، با خانم میانسالی که از یکی استانها برای بحث حجاب و عفاف آمده است روبرو می شوم، جمله معروف حاج قاسم(آن دختر کم حجاب هم دختر ماست)  بالای درموکب دیده می شود.

می پرسم دیروز موقع حادثه کجا بودی پاسخ می دهد : باتعدادی خانم ها موکب کوچک ساده ای داشتیم و برای روز مادر جشن ساده ای گرفته بودیم ومشغول جمع کردن موکب و حضور مردم بودیم که آن صدای مهیب بلند شد، می گویم نترسیدی؟ می گوید : خیلی زیاد چون مردم هجوم بردند طرف زیر گذر ولی ماموران نظامی و بچه های امدادگر مداوم داد می زدند به طرف جنگل دو طرف بروید و پناه بگیرید هنوز در جنگل بودیم که صدای انفجار دوم آمد، خانمها باصدای بلند گریه می‌کردند ولی یک کرمانی همراه مابود و از میان جنگل ما را به مرکز شهر برد تافضا آرام شود.

گفته های شاهدان عینی زیاد است هوا تاریک می شود و نزدیک غروب آفتاب مجددا به نقطه اول حضورم می رسم جایی که مردم درحال توزیع گل و سر دادن شعارهای ضد اسرائیل و ضد آمریکا هستند.

چشم ها از شدت گریه سرخ شده، گروه تجسس همچنان حریم کنار جدول را وجب به وجب می گردند.

چشمم به غروب آفتاب پنج شنبه شب می افتد چرا خورشید امروز دلبری می کند و جنگل آرام گرفته است، اما مردم همچنان گلزار شهدا را در پیش گرفته اند.

این چه عشقی است که مردم دارند؟ برایم قابل هضم نیست ...

فقط گاه می‌کنم نگاهی که نه از سر رضایت ،که از درد از دست دادن همشهریان و هموطنانی عاشقی که حاج قاسم آنها را مردمی ولایی وقدر شناس معرفی کرد.

یاد آخرین نوحه عادل رضایی در گلزار شهدا می افتم و یاد این جمله آرزویشش که محقق شد.

خدایا نگذار نوکرت به مرگی غیر از شهادت بمیرد....

و چه عاقبت بخبر شد این مداح جوان و بصیر کرمان.

 

 

باشگاه خبرنگاران جوان کرمان کرمان

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حادثه تروریستی شهدا داعش موکب شهدای محل حادثه حاج قاسم بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۹۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

 تقویت زیرساخت‌های مرز بین المللی خسروی در دستور کار استانداری

 
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز کرمانشاه،جانشین رئیس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عاليات کشور و دبیر کمیته مشارکتهای مردمی، اسکان و تغذیه اربعین حسینی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی و معاون عمرانی استانداری و رئیس ستاد عتبات عالیات استان حضور داشتند.

مجید نامجو جانشین رییس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات هم در دیدار استاندار کرمانشاه  با مسئولان ستاد بازسازی عتبات عالیات کشور و ستاد مرکزی اربعین، خواست تا زمین هزار و ۱۷۵ متری کشتارگاه در مرز خسروی را برای ارائه خدمات بهتر در اختیار ستاد عتبات عالیات قرار دهد.
وی افزود: سال گذشته حدود ۲ هزار کامیون از مرز خسروی عبور کرد که برای تسریع در روند ترخیص این کامیون ها نیاز است استانداری زمین دیگری را در اختیار ستاد عتبات عالیات قرار دهد.
وی همچنین از استاندار کرمانشاه خواست تا سند ساختمان ستاد عتبات واقع در محله نوبهار این شهر را به ستاد واگذار کند.
در این جلسه علی شعبانی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کرمانشاه نیز گفت:  در اربعین سال گذشته نتوانستیم روی بسیاری از موکب هایی که در مرز خسروی مستقر شده بودند حساب باز کنیم.
وی افزود: ما برای اسکان و تردد زوار مشکل داشتیم و مواکب مردمی که باید از بار مشکلات بر می داشتند چالش ایجاد کرده بودند و هیچ موکبی خدمات نمی داد و فقط می توانستیم به زوار آب بدهیم.
شعبانی تصریح کرد: نیاز است برای موکب ها طراحی جدیدی داشته باشیم تا موکب ضعیف نداشته باشیم برای همین بهتر از به جای ۱۰۰ موکب ضعیف ۱۰ موکب قوی ایجاد شود.
وی در خصوص زمین کشتارگاه در مرز خسروی نیز گفت: این زمین محدود است و قابل توسعه نیست و آنقدر کوچک است که نمی توان به عنوان قرارگاه و اسکان از آن استفاده کرد در حالی که بهتر است ستاد عتبات عالیات طرحی را اجرا کند که قابلیت توسعه در آینده داشته باشد.

دیگر خبرها

  • افزایش دوبرابری شمار قربانیان فرونشست اتوبان در چین
  • توزیع ۱۰۰ بسته معیشتی در سپیدان
  • شوراها پل ارتباطی میان مردم و مسوولان هستند
  •  تقویت زیرساخت‌های مرز بین المللی خسروی در دستور کار استانداری
  • مواکب کوچک اربعین ساماندهی می‌شود
  • ۵۶ دستگاه خودرو حادثه ساز در مشهد توقیف شد
  • برپایی ۱۷۰ موکب از استان اصفهان در عراق برای زائران اربعین
  • ۹۷ دستگاه خودرو حادثه ساز در مشهد توقیف شد
  • فیلمی از حمله هولناک و مرگبار با شمشیر سامورایی به مردم!
  • وقوع ۵۲۲ فقره تصادف خسارتی در مشهد